حارث همدانی از دوستان و پیروان مخلص امام علی علیه السلام بود و در جایگاه بلندی در پیشگاه آن حضرت قرار داشت. او بیمار شد؛ حضرت علی علیه السلام برای احوالپرسی با او ملاقات کرد و پس از گفتگویی، به او حدیثی فرمود که شاعر آگاه و پرصلابت "سید حمیری" این حدیث را از قول امام علیه السلام به حارث همدانی، چنین با شعر سرود:
یا حارَ هَمدانَ! مَن یَمُت یَرَنی!
مِن مُــؤمِن ٍ أو مُـنافـِـق ٍ قــَـبَــلاً
یَـعـــرِفــُـنـی طـَــرفــُـهُ و أعــرِفـــُــهُ
بـِنـَعــتِــهِ و اســمِـــهِ و ما فـَــعَــلا
.
.
.
ای حارث همدانی! هرکس که بمیرد، مرا خواهد دید؛ خواه مومن باشد یا منافق؛ با من رخ به رخ می شود.
دیده او مرا می نگرد و من او را با تمام صفات و نام و عمل می شناسم.
و تو ای حارث! روی پل صراط مرا خواهی دید و شناخت؛ بنابراین از لغزش و لرزش نترس.
من آب خنک در آن تشنگی سوزان آنجا به تو می نوشانم که از شدت شیرینی، پنداری که عسل است.
در هنگامی که تو را در مقام عرض و حساب متوقف سازند، من به آتش می گویم: او را رها کن و به این مرد نزدیک نشو.
او را رها کن و ابدا کنار او نیا و به او نزدیک نشو؛ زیرا دست او به ریسمان محکمی است که آن ریسمان به ریسمان ولایت وصی رسول خدا صلی الله علیه و آله- یعنی علی علیه السلام- پیوند دارد.
بحار، ج. 6. ص. 179 و 180